نتایج جستجوی عبارت «محمد حسین امیری» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمود راحتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمود راحتي »
حدیث مستان مست از میناب الستی را باید از زبان آنانی شنید که خود حلاوت سوختن و خاکستر شدن در طواف شمع وجود دوست را چشیده‌اند. از زبان محمود که شهادت خود را در آیینه صاف‌دل به‌راحتی دیده و عاشقانه به‌سوی آن رفت. همانی که سال ۱۳۴۴ دریکی از روستاهای نی‌ریز به نام مشکان در خانواده‌ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را آغاز...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسن زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، آوای زندگی عاشقانه خود را سال ۱۳۴۷ در شهرستان نی‌ریز با اولین گریه‌های کودکانه در کانون گرم خانواده‌ای مسلمان، سرود و بعد از طی کردن دوران کودکی، در مدرسه پروین اعتصامی مشغول به تحصیل شد و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید دکتر مفتح به پایان برد و متوسطه را در دبیرستان دکتر بهشتی با موفقیت سپری کرد. جوانی بود باایمان و مقید به انجام فرایض دینی، در مراسم مذهبی به‌خصوص در مراسم عزاداری حسین (ع) حضوری...
خاطراتی از جمع اوری کمکهای مردمی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
ترسیم کردن و بیان نمودن شور و عشق مردم و علاقه آنان برای مشارکت ملی و کمک به میادین نبرد کاری بس مشکل است . شاید بیان برخی از خاطرات بتواند گوشه‌ای از صحنه‌های شورانگیز و وصف ناشدنی را ترسیم کند. آقای کاویانی برخی از خاطرات خود در هنگام جمع آوری هدایای مردمی را اینگونه شرح می‌دهد: (4-KAVIANI-7) " ... یکروز در روستای چاه نصرویه و چاه دیمه در حال جمع‌آوری هدایا بودیم. هر کسی نسبت به وسع خود،...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حمزه آزادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حمزه آزادي »
بسم الله الرحمن الرحیم اینجانب هدفم از به جنگ رفتن این است که: اولاً خدمتی به اسلام کرده باشم و ثانیاً به فرموده امام خود لبیک گفته [باشم] که می‌فرماید:(هل‌ من ناصر ینصرنی) آیا کسی هست که مرا یاری کند. من جهاد در راه خدا را انتخاب کردم. آری! باید در رکاب حسین(ع) جنگید و درخت تنومند اسلام را آبیاری کرد. و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل‌الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون. به افرادی که در...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن معصومیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حسن معصومیان »
آنگاه که نسیم بهاری لاله‌های زیبای دشتها را به رقص مستانه وامی‌داشت و بلبلان به ترانه‌سرایی در بوستان‌ها می‌پرداختند، حسن پا به عرصه هستی نهاد. آری! پانزدهمین روز از فروردین 1346 بود که در میان خانواده‌ای متدین و مذهبی با اولین گریه‌های خود همنوای بلبلان عاشق شد. دوران کودکی را در سایه‌سار پرمهر پدر و مادر سپری نمود و برای فراگرفتن علوم زندگی، دوره ابتدایی را در دبستان حاج قطبی آغاز و به پایان برد. سپس وارد مدرسه...
زندگینامه جانباز علی احسان جو (زردشت)
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
معلم جانباز علی زردشت فرزند غلامرضا، در تاریخ 1341/10/01 در خانواده‌ای مذهبی و متدین و دوستدار اهل بیت علیهم السلام در کوی سجاد (آباد زردشت) در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. در سن 6 سالگی وارد دبستان کوی سجاد(ع) گردید و پس از اتمام دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی آپادانا گردید. پس از طی 3 سال دوره راهنمایی به علت علاقه وافر به فن مکانیکی وارد هنرستان شهید باهنر نی‌ریز شد و تا مقطع دیپلم ادامه تحصیل...
شهدا سال 59 -وصیتنامه شهید مسعود مسروری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد مسعود مسروري »
بسم الله رب الشهداء و الصدیقین ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانّهم بنیان مرصوص. و امروز این آیه شریفه، مصداق پیدا کرده و خلق مسلمان ایران در برابر دشمنان خدا چون صف آهنین ایستادگی می‌کنند و از هیچ ایثاری فروگذار نیستند. در میدان حق علیه باطل، چون یاران حسین‌(ع) می‌جنگند و شهید می‌شوند. چه زیباست جنگیدن و شهید شدن در میدان حق علیه باطل. ما انشاءالله امروز عازم جبهه هستیم تا در این نبرد تاریخی و سرنوشت‌ساز...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیجان شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليجان شيخعلي »
بیا عاشقی را رعایت کنیم ز یاران عاشق حکایت کنیم وه که چه پرفروغ و افتخار آفرین است؛ حماسه ستاره‌های زیبایی که به امر خورشیدشان جهت اعتلای کلمه توحید، در سرزمین خون‌رنگ ایران به خون نشستند تا فجر طلوع کند و چه زیباست طلوع فجر در غروب خون گرفته این ستارگان. از میان ستارگان درخشان آسمان سرزمین ولایتمدار ایران اسلامی می‌توان به سرباز فداکار، شهید علیجان شیخعلی که اول خرداد ماه 1345 در خانواده‌ای با ایمان و زحمتکش از...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید اصغر نظری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
خون سرخ علی‌اصغر حسین (ع) وقتی از گلوی نازنین او جاری شد، روحی تازه در کالبد جامعه مسلمان دمید و از قطره‌قطره آن خون هزاران اصغر پا به عرصه حیات نهادند تا در تداوم راه اهل‌بیت (ع) و انتقام خون شهید شش‌ماهه دفاع کنند. اصغر، نو گلی بود که ۱۳۴۷/۹/۱۰ در روستای مشکان نی‌ریز شکفت و با اولین گریه‌های خود لبیک به سالار شهیدان را سرود. در کانون گرم خانواده با معارف ناب دین اسلام آشنا شد و...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حمید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که بی‌پروا بر شعله‌های شمع زدند و بال و پر را سوخته و خاکستر در دامان شمع پسندیدند. آنان که باد صباد خاکستر وجودشان را در هرکوی و برزنی پراکند، تا قاعدین چشم باز کنند و رسم زندگی کردن بیاموزند. عبد الحمید داوودی از تیره همان پروانگان بال سوخته بود که در 1344/6/24 در شهرستان نی‌ریز، با گریه خود شادمانی و طراوت را میان خانواده مذهبی و متدین خود به ارمغان آورد....